ویژگی های یک فرد کار آفرین

در ابتدا باید شفاف بگوییم که در مورد ویژگی های یک شخص کارآفرین نظریات و تعاریف متفاوتی وجود دارد.

گروهی از صاحب نظران معتقدند که کارآفرینی یک صفت ذاتی است و همراه انسان متولد می شود، گروهی دیگر معتقدند که این ویژگی ها اکتسابی هستند و آنها را می توان در طی مراحل زندگی کسب کرد.

چه بسیار کار آفرینانی باشند که هیچ گاه به ویژگی های ذاتی یا اکتسابی خود توجهی نداشته و نتوانستند به این پرسش پاسخ روشنی بدهند.

اما یک جمله در تمام صحبت های آنها مشترک است:

 

من خواستم پس شد.

 

 

عصاره کلام بیشترکارآفرینان خواستن است.

 

پس فارغ از تعاریف و نظریات بهتر است اینگونه با خود تکرار کنیم.

  هر آنچه طلب کنیم پس مطلوب ماست و اگر بخواهیم می توانیم به آن دست یابیم.

حال برخی از صفات و ویژگی های افراد کارآفرین را با هم مرور می کنیم:

 

انگیزه داشتن

نیرویی درونی که فرد را به انجام کاری وا می دارد

شاید یک وجه مهم و تقریباً مشترک بین تمام کارآفرینان وجود انگیزه و اشتیاق فراوان برای کسب موفقیت و رسیدن به هدف باشد.

نکته: موفقیت افراد تنها به توانایی آنها بستگی ندارد بلکه انگیزه آنان در آن اثرگذار است

 

مستقل بودن

شاخصه یک فرد کارآفرین استقلال طلبی است. آنها نمی توانند برای دیگران کار کنند و سعی می کنند رئیس خود باشند.

 

خوش بین بودن

اگر به یک نتیجه خوب باور ندارید پس دستیابی به موفقیت کار بسیار دشواری خواهد بود اصولاً تمام کارآفرینان به کار و ایده‌ای که می‌خواهند انجام دهند خوش بین بوده و معتقد هستند که به موفقیت خواهند رسید.

 

 اعتماد به نفس داشتن

اعتماد به نفس به این معنی نیست که آنها هیچ گاه دچار ترس و تردید نمی شوند بلکه آنها قادرند بر این ترس و تردید غلبه کرده و هدف را دست یافتنی بدانند

 

حلال مشکلات بودن

همیشه کمبود منابع، سرمایه، دانش ،تجهیزات و … وجود دارند و فرآیندکار و اجرایی کردن یک ایده را با مشکلات فراوانی روبرو خواهد کرد. اما فقط این کارآفرینان هستند که می دانند چگونه این کمبود را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنند تا راهی برای خروج از این مشکلات پیدا کنند آنها هرگز اجازه نمی‌دهند که کمبود ها مانع رسیدن آنها به خواسته‌ها و اهداف شان شود.

یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت

 

 سرسخت بودن

یک کارآفرین خود را برای رویارویی با موانع آماده کرده است آنها خوب می دانند این مسیر هموار نیست .

 

در فرایند کارآفرینی چیزی بنام لقمه آماده وجود ندارد

آنها خود را برای شکست آماده کرده اند و این آمادگی روبرو شدن با شکست آنها را به سمت پیروزی هدایت خواهد کرد

آنها شکست را به عنوان یک تجربه می بینند و این باعث می شود که از ادامه مسیرتا رسیدن به هدف  دست از تلاش برندارند

 

 چشم انداز ترسیم می کنند

کارآفرینان دو چشم خود را به گونه ای برنامه ریزی کرده اند که با یک چشم زمان حال ، و با چشم دیگر آینده را می بینند آنها قبل از هر حرکتی هدف نهایی خود را مجسم کرده و انرژی لازم را برای رسیدن به آن را کسب می کنند و این همان سوخت مورد نیاز آنها برای حرکت است

(چشم انداز جایگاهی است که خود را در آنجا تصور می کنید)

تمرکز داشتن

دنیای پیرامون ما انسانها بسیار رنگارنگ و وسوسه بر انگیز است . البته در حوزه تجارت این جریان نمود بیشتری پیدا می کند. وجود کسب وکار ها ، استارتاپ ها ، دانش بنیان ها و…، ذهن هر شخصی را مانند آهن ربا به سوی خود جذب می کند ، و ممکن است زمانی طولانی را صرف تجربه کردن هریک از این موارد کند، اما تفاوت یک کارآفرین با دیگر افراد تمرکزداشتن بر روی یک هدف مشخص است  و تا رسیدن به آن هدف و دست یابی به نتیجه نهایی هرگز تمرکز خود را از دست نمی دهد و خود را گرفتار زرق و برق کارها و مشاغل دیگر نخواهد کرد.

به زبان ساده :

برای رسیدن به موفقیت بزرگترین آفت از این شاخه به آن شاخه پریدن است

 

عمل گرا بودن

در انتظار فراهم شدن یک شرایط ایده‌آل نیستند آنان خوب می دانند زمان مهمترین سرمایه در دست آنهاست پس به راحتی آن را از دست نمی دهند . آنها خود شرایط ایده ال را می سازند به محض آنکه تصمیم گرفتند شروع به کار می کنند.

هیچگاه بهترین شنبه از راه رسیدنخواهد